سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

رعایت و احترام و ارزش نهادن به کانون خانوادگی در بستر یک اجتماع یعنی تعامل و هم اندیشی و اعتقاد به لزوم خودباوری و فهمیدن این مسئله که در یک شهر و بر اساس ثبت نگاری در هویت یک شخص اولین مسئله شهر نشینی اینست که آن شهر ثبت شده در شناسنامه ی شخص و البته در هویت کلان تر آن ایران یعنی یک بستر وسیع تر و یک خانواده ی ایرانی که از زنجیره ای بنام کشور تشکیل می شود.

حال اگر با نگاهی که از یک خانواده ی بزرگتر تکامل پیدا می کند به بستر این گستره ی اجتماعی نگاه کنیم در پرتو این اعتقاد و التزام خود را مقید به نکات بسیار وسیعی از لایه های حقوق و احترام و بسترسازی نهادینه کردن این تفکر می کنیم که در عرصه های مختلف جامعه و اجتماعی که از مشاغل و زندگی شهری درست شده در این باره به مسائل زیباشناسی در برخورد و دادن روحیه و انرژی و مثبت اندیشی به لایه های زیرین نفوذ کرده و اجتماع از یک حالت بد به یک حالت خوب و از یک جامعه ی افسرده به یک خانواده ی شاد تغییر حالت داده و طبق همین روند اولین بازخورد آن لذت خود انسان از نفس کشیدن و برخورد و زندگی در این خانواده وسیع است.ایمان و اعتقاد خود مکمل همه ی کارها و همه ی چشمه های جاری در زندگیست.ایمان که خود پایه ای محکم در زندگیست و ستون محکم انسان در رفتار و گفتار و اندیشه است در یک جامعه ی اسلامی خود نموداری از تفکر به خوبی و تعادل روحی است.

خشونت و بدرفتاری یکی از پایه هایش نداشتن اعتقاد و تعادل روحی سرکش است که از غرور و تکبر بیش از دستور شیطانی است که اول دستور آن قبل از کنش رفتاری خود انسان را دچار سیاهی و عذاب روح میکند،چون انسان تمایلش به خوبی ست و خوبی باعث دوستی و پیوند محبت برای رسیدن به کمال است و کمال انسانی بالاترین ارزش برای دستیابی به چشمه ی سرشار از نور و معنویت است.

براستی انسانی که هویت خود را دریابد به سمت تکامل آن خواهد رفت و تکامل انسانی یعنی رعایت حقوق شهروندی که همان خانواده ی وسیع انسانها در بستر یک زمین پاک است را به سوی نور هدایت می کند و انسان یعنی هویت انسانی.

 

نویسنده-حسام الدین شفیعیان


نوشته شده در  جمعه 92/10/27ساعت  11:1 عصر  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

دنیای عجیبی ست کودکی

یاد خواب های کودکی

خواب های عجیب کودکی

خواب غیب شدن پدر ز شعبده باز

هراس یک روز

گریه ای از خواب کودکی

راز باغ عجیبی که داستان کودکی بود

چماق سرایدارو و پنهان شدن کودکی

راز بخار خشکشویی و ترس از آن

راز پیرمرد عجیبو مرد تنهای کودکی

فوتبال قاره به قاره در کوچه ها

شوت محکم به آلبوم عکس کودکی

حسام الدین شفیعیان//قاصدک.منتظر.آدم برفی//


نوشته شده در  جمعه 92/10/27ساعت  10:46 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

پدر مهربانترین سرود رفته از زندگی

پدر دلسوزترین نغمه ی دلتنگی ها

پدر کوهی محکم در برابر افتادن

پدر سنگ صبور دل

پدر راز مهر ،راز دلبستگی

//منتظر//


نوشته شده در  جمعه 92/10/27ساعت  10:36 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

پدر زپسر یک لحظه چشم بستی

باز گشودی و ندیدی پسر

صحن به صحن گردش این دلواپسی

خادم بیاوردگمگشته را از ضریح

//منتظر//


نوشته شده در  جمعه 92/10/27ساعت  10:26 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

پسر زسر کوچه نشسته بود

گویی منتظر بود

هوای دلش ابری بود

ز پدر سراغ میگرفت

آرام آرام به در خانه رسید

ز پله ها که رسید

صدای در آمد

برگشت به در نگاهی کرد

دلش عجیب حالی داشت

گویی دل برای پدر تنگ شده بود

نگاه کرد

از سر کوچه مردی می آمد

که لبخندی همچون پدر داشت

 منتظر


 


نوشته شده در  پنج شنبه 92/10/26ساعت  4:56 عصر  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

   1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آخرین یادداشت در این وبلاگ و آخرین وبلاگ من در پارسی بلاگ
کارشناس مدیریت دولتی
مـــــــــبـــــلِّـــــغ اســـــلــــام
هشت سال دفاع مقدس
قافله شهداء
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
[عناوین آرشیوشده]